ترجمه مقاله

راحت پاش

لغت‌نامه دهخدا

راحت پاش . [ ح َ ] (نف مرکب ) پراکننده ٔ راحت . منتشرکننده ٔ آسایش و به مجاز آرام بخش . آسایش بخش :
بباغ رفتم تا خود چه حال پیش آید
که باد راحت پاش است و ابر شادی بار.

عمادی (از سندبادنامه ص 136).


ترجمه مقاله