ترجمه مقاله

ذیاب

لغت‌نامه دهخدا

ذیاب . (ع اِ) ذِئاب . ج ِ ذیب . گرگان : در وقت انتصاف روز بتیغ انتصاف قرب پنجهزار جیفه ٔ کفار بر صحراء آن مصاف طعمه ٔ کلاب و نجعه ٔ ذیاب کردند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی نسخه ٔ خطی مؤلف ص 201). رجوع به ذئاب شود.
ترجمه مقاله