ترجمه مقاله

ذونزل

لغت‌نامه دهخدا

ذونزل . [ ن ُ زُ ] (ع ص مرکب ) مبارک . یقال طعام ذونزل و نزیل ؛ ای مبارک و یقال رجل ذونزل ؛ ای کثیر النفل و العطاء و البرکة و قال لبید :
و لن تعدموا فی الحرب لیثاً مجرباً
و ذا نزل عندالرزیة باذلا.

(تاج العروس ).


ترجمه مقاله