ترجمه مقاله

ذوظل

لغت‌نامه دهخدا

ذوظل . [ ظِل ل ] (ع ص مرکب ) دارای سایه . بلد ذوظل ؛ در اصطلاح اهل هیئت آن است که سایه ٔ مستوی مقیاس در همه سال به یک سمت شمال یا جنوب بایستد و یا سایه گرد مقیاس بگردد و دومی را ذوظل دائر گویند. مقابل ذوظلین . رجوع به ذوظلین شود.
ترجمه مقاله