ترجمه مقاله

ذوخشب

لغت‌نامه دهخدا

ذوخشب . [ خ ُ ش ُ ] (اِخ ) وادیی است بیک شبه راه مدینة و نام او در حدیث و مغازی بسیار آمده است :
و ذاخشب من آخر اللیل قلبت
و تبغی به لیلی علی غیر موعد.
(کثیر شاعر) و ثنیة البول میان آن و مدینه است . بعضی گفته اند موضعی است نزدیک ایلة. رجوع به کلمه ٔ «بلاکت » در معجم البلدان جزو یکم امتاع الاسماع ص 356 و 451 و عیون الاخبار ج 1ص 264 و عقد الفرید ج 4 ص 67 و ج 5 ص 390 و 391 و حبیب السیر ج 1 ص 172 و رجوع به خشب شود.
ترجمه مقاله