ترجمه مقاله

ذوالجموع

لغت‌نامه دهخدا

ذوالجموع . [ ذُل ْ ج ُ ] (اِخ ) (ابرق ...) موضعی است قرب کلاب . عمروبن لجا گوید:
با برق ذی الجموع غداة تیم
تقودک بالحشاشة و الجدیل .

(از معجم البلدان یاقوت ).


ترجمه مقاله