دیر ساختنلغتنامه دهخدادیر ساختن . [ ت َ ] (مص مرکب ) دیر ترتیب دادن . دیر تهیه کردن : با همه زیرکی و استادی دیر سازم و لیک بد سازم .علی تاج حلوایی .