دژن
لغتنامه دهخدا
دژن . [ دُ ژَ / دِ ژَ / دُ ] (ص ) تیز به طعم . (از لغت فرس اسدی ). چیزی را گویند که طعم او تند و تیز باشد. (برهان ). هر چیز که مزه ٔ آن تیز باشد. (غیاث ). تیزطعم . (از جهانگیری ). هرچیز که طعم آن تند و تیز و ترش باشد. (ناظم الاطباء).ثَقیف . حِرّیف . (یادداشت مرحوم دهخدا) :
کیکیز و گندناو سپندان و کاسنی
این هر چهار گونه که دادی همه دژن .
جوز خَنِز؛ گوزی دژن . (مهذب الاسماء).
کیکیز و گندناو سپندان و کاسنی
این هر چهار گونه که دادی همه دژن .
؟ (از لغت فرس اسدی ).
جوز خَنِز؛ گوزی دژن . (مهذب الاسماء).