دولت پناهی
لغتنامه دهخدا
دولت پناهی . [ دَ / دُو ل َ پ َ ] (حامص مرکب ) صفت و حالت دولت پناه . پناه دولت بودن :
بدین عقد دولت پناهی کنیم
همان میری و پادشاهی کنیم .
و رجوع به دولت پناه شود.
بدین عقد دولت پناهی کنیم
همان میری و پادشاهی کنیم .
نظامی .
و رجوع به دولت پناه شود.