ترجمه مقاله

دم کرده

لغت‌نامه دهخدا

دم کرده . [ دَ ک َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب )منتفخ و بادکرده . (ناظم الاطباء). || هر چیزی که به حرارت پست تر از جوش طبخ شده باشد. (ناظم الاطباء). برای تهیه ٔ دم کرده ماده ٔ دارویی را در ظرفی گذارده و آب جوشان به روی آن ریخته روی ظرف را می پوشانند و پس از اینکه مدت کافی برای اشباع آب از مواد مؤثره ٔ دارویی گذشت محصول را صاف کرده بکار می برند. (از کتاب درمان شناسی ).
ترجمه مقاله