دل دزدیدن
لغتنامه دهخدا
دل دزدیدن . [ دِ دُ دَ ] (مص مرکب ) پنهان کردن ضمیر خود را از کسی . نهان داشتن باطن و عدم ابراز آنچه در دل کسی است . اعراض . (فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی ) :
دل مدزد از دلربای روح بخش
که سوارت می کند بر پشت رخش .
دل مدزد از دلربای روح بخش
که سوارت می کند بر پشت رخش .
مولوی .