دلخلغتنامه دهخدادلخ . [ دَ ل َ ] (ع مص ) فربه گردیدن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). پر و مملوشدن ظرف بطوری که لبریز گردد. (از اقرب الموارد).