ترجمه مقاله

دغوی

لغت‌نامه دهخدا

دغوی . [ دَ ] (اِخ ) دغو. نام دشتی است که گیو و طوس در شکارگاه آن دختر گرسیوز برادر افراسیاب را یافتند و پیش کیکاوس آوردند و کاوس او را بزنی پسندید و داشت و سیاوش از او متولد شد. و در آن دشت گستهم بن نوذر برادر طوس ، و لهاک و فرشیدورد برادران پیران ویسه کشته شدند. (از آنندراج ) (از شرفنامه ٔ منیری ) (از برهان ) :
به نخجیر کردن به دشت دغوی
ابا باز و یوزان نخجیرجوی .

فردوسی .


گمانی چنان برد بیژن که اوی
چو تنگ اندر آید به دشت دغوی .

فردوسی .


ترجمه مقاله