ترجمه مقاله

دعی

لغت‌نامه دهخدا

دعی . [ دَ عی ی ] (اِخ ) احمدبن مرزوق ، مشهور به ابن ابی عمارة. اصل او از بجایه (در افریقیه ) بود و به صحرای سجلماسه رفت و در آنجا ادعا کرد که «فاطمی منتظر» اوست لذا بدویان از او رویگردان شدند آنگاه چون از شباهت ظاهری خود با فضل بن واثق (که بقتل رسیده بود) آگاه شد ادعا کرد که او فضل است و مردم با او بیعت کردند و قدرت وی افزونی گرفت و بر طرابلس و قابس وبرخی دیگر از شهرهای مغرب دست یافت و مدت سه سال درتونس سلطنت کرد و به سال 673 هَ . ق . بدست ابوحفص المستنصر باﷲ برادر ابراهیم بن یحیی بقتل رسید. (از الاعلام زرکلی ج 1 ص 240 از الخلاصة النقیة و ابن خلدون ).
ترجمه مقاله