ترجمه مقاله

درویش پوش

لغت‌نامه دهخدا

درویش پوش . [ دَرْ ] (نف مرکب ) پوشنده ٔ درویش . جامه بتن کننده ٔ درویش . کسی که درویش را بپوشد، از قبیل برهنه پوش . (از آنندراج ). || (اِ مرکب ) پوشش درویش . || (نف مرکب ) کسی که پوشش او مثل پوشش درویش باشد. (آنندراج ). آنکه مانند گدایان جامه می پوشد. (ناظم الاطباء). با پوشش درویشان :
تهی دست سلطان درویش پوش
گدائی خر و پادشاهی فروش .

نظامی (از آنندراج ).


صاحب آنندراج پس از نقل این بیت نویسد: درست نیست که گفته شود از عالم هنرپوش و سرخ پوش است ، چرا که درویش چیزی نیست که او را لباس تن کسی توان گفت ، بهر تقدیر لفظ مذکور که در عامه ٔ نسخ اسکندرنامه دیده می شود از تصرفات ناسخین است و صحیح پشمینه پوش است چنانچه نسخه های قدیمه به خط ولایت (یعنی به خط مردم ایران ) بر آن گواهی میدهند.
ترجمه مقاله