دربه
لغتنامه دهخدا
دربه . [ دَب َ / ب ِ ] (اِ) پارچه و پینه که بر جامه دوزند. (برهان ). پینه و درپی و پاره ای که بر جامه جز آن دوزند.(ناظم الاطباء). درپه . درپی . وصله . رقعه :
زبس دربه که زد بر خرقه ٔ خویش
ز سنگینی بدی هفتاد من بیش .
رجوع به درپه و در پی شود.
زبس دربه که زد بر خرقه ٔ خویش
ز سنگینی بدی هفتاد من بیش .
شمس کوتوالی .
رجوع به درپه و در پی شود.