ترجمه مقاله

داود

لغت‌نامه دهخدا

داود. [ وو ] (اِخ ) ابن یزیدبن عمروبن هبیره ٔ فزاری . والی عراق از جانب مروان حمار خلیفه ٔ اموی . (حبیب السیر چ کتابخانه ٔ خیام ج 2 ص 198). هنگامیکه قحطبه از جانب ابومسلم با عنوان سپهسالاری لشکر بر مروانیان درنواحی مختلفه ٔ ایران تاخت برد، عامربن ضباره که از جانت مروانیان در کرمان حکومت میکرد با این داود بدفع قحطبه بجانب اصفهان رفتند و جنگ میان خراسان و شامیان درگرفت . عامر کشته شد و داود گریخت و بخدمت پدر خود عمروبن هبیره در عراق رفت . (حبیب السیر چ خیام ج 2ص 198) (تاریخ وزیری چ باستانی پاریزی ص 51 و 52).
ترجمه مقاله