دام نمک
لغتنامه دهخدا
دام نمک . [ م ِ ن َ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دامی که با بکار بردن نمک تعبیه سازند. || مجازاً نمک گیر کردن کسی را :
پرسیدمش ز صید لب خود گزیدو گفت
صیاد را بدام نمک می توان گرفت .
پرسیدمش ز صید لب خود گزیدو گفت
صیاد را بدام نمک می توان گرفت .
اسیر (از آنندراج ).