خیره خندی
لغتنامه دهخدا
خیره خندی . [ رَ / رِ خ َ ] (حامص مرکب ) هرزه خندی . بیهوده خندی . نه بجایگاه خندیدن :
ز خیره خندی گاهی گذشته از مجنون
گهی ز گریه و شادی هزار لحن و نوا.
ز خیره خندی گاهی گذشته از مجنون
گهی ز گریه و شادی هزار لحن و نوا.
مولوی .