خیالستان
لغتنامه دهخدا
خیالستان . [ خ َ / خیا ل ِ ] (اِ مرکب ) جای خیال . محل خیال . خیال جای . خیالکده :
بگرد دل درین سودا تمام عمر گردیدم
چو قدش سرو موزونی ندیدم در خیالستان .
|| بسیاری توهمات و تصورات . (ناظم الاطباء).
بگرد دل درین سودا تمام عمر گردیدم
چو قدش سرو موزونی ندیدم در خیالستان .
وحید (از آنندراج ).
|| بسیاری توهمات و تصورات . (ناظم الاطباء).