ترجمه مقاله

خون فرمودن

لغت‌نامه دهخدا

خون فرمودن . [ ف َ دَ ] (مص مرکب ) دستور خون گرفتن دادن طبیب . فصد خواستن . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله