خوش پیچمانی
لغتنامه دهخدا
خوش پیچمانی . [ خوَش ْ / خُش ْ ] (حامص مرکب ) صاحب سلیقگی :
تو گر خوش پیچمانی غارت دلها توانی کرد
چه مطلب همچو گل دستار او خالی بسر پیچی .
تو گر خوش پیچمانی غارت دلها توانی کرد
چه مطلب همچو گل دستار او خالی بسر پیچی .
میرزامنشی (از آنندراج ).