خوشروییلغتنامه دهخداخوشرویی . [ خوَش ْ / خُش ْ ] (حامص مرکب ) بشاشت . طلاقت وجه . خندانی . خندان روئی : و آنکه زاده بود به خوشخوئی مردنش هست هم به خوشروئی .نظامی .