خواب برگشتن
لغتنامه دهخدا
خواب برگشتن . [ خوا /خا ب َ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از دور کردن خواب . (آنندراج ). دور شدن خواب است . (آنندراج ) :
از آن وقتی که بر خوابم گذشتی سخت بی تابم
به آن بیمارمی مانم که او را خواب برگردد.
|| خواب روی آوردن . از اضداد است .
از آن وقتی که بر خوابم گذشتی سخت بی تابم
به آن بیمارمی مانم که او را خواب برگردد.
سالک یزدی (از آنندراج ).
|| خواب روی آوردن . از اضداد است .