ترجمه مقاله

خمیر شدن

لغت‌نامه دهخدا

خمیر شدن . [ خ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بشکل خمیر درآمدن . نرم شدن :
بر هر که تیر راست کند بخت بد
بر سینه چون خمیر شود جوشنش .

ناصرخسرو.


ترجمه مقاله