ترجمه مقاله

خلعتی

لغت‌نامه دهخدا

خلعتی . [ خ ِ / خ َ ع َ ] (ص نسبی ، اِ) آنچه بخلعت دهند. (یادداشت بخط مؤلف ).
- اسب خلعتی ؛ اسبی که هبه کرده شده : حُمَلان ؛ اسب پیش کشی .
|| آنچه عروس برای خویشان شوی از البسه بخانه ٔ شوهر آرد. (یادداشت بخط مؤلف ).
ترجمه مقاله