خضللغتنامه دهخداخضل . [ خ َ ض ِ ] (ع ص ) طراوت ناک . || تر. غیرخشک . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).- شواء خضل ؛ کباب تازه که چیزی از آن می چکد. (منتهی الارب ).