ترجمه مقاله

خزامی

لغت‌نامه دهخدا

خزامی . [ خ ُ ما ] (ع اِ) گیاهی است که خیری دشتی گویند و آن خوشبوترین گلهاست . (از ناظم الاطباء). ریحان بدوی . اسطوخودوس . خیری البر. (یادداشت بخط مؤلف ). خیری بری . (بحر الجواهر). خزاما رجوع به خزاما شود. در اختیارات بدیعی آمده است : خزامی ،خیری است و به شیرازی اردانه گویند و طبیعت وی گرم و لطیف بود و مسخن دماغ سرد بود و چون بیاشامند سؤالمزاج را نافع بود و جگر و سپرز چون بدان بخور کنند هر بوی گنده ای که باشد زائل کند و مسخن زخم گردد و مجفف رطوباتی که از آن روانه بود و رحم را پاک گرداندو نیکو و چون زن فرزجه ای از وی بخود گیرد آبستن گردد بفرمان آفریدگار و این مجرب است و چون سحق کنند و با ادویه بسرشند و بر جراحات ضماد کنند تحلیل دهد.
ترجمه مقاله