خرشادلغتنامه دهخداخرشاد. [ خ ُ ] (اِ) خرشا. آفتاب . خورشید. (ناظم الاطباء) (از برهان قاطع) : گشته از فیض تابش خرشادکوه در سبز و بوم و بر آباد.روحانی (از فرهنگ جهانگیری ).