خردانگشتلغتنامه دهخداخردانگشت . [ خ ُ اَ گ ُ ] (اِ مرکب ) انگشت کوچک . خنصر. انگشت خرد. || (ص مرکب ) کرشاء. (منتهی الارب ). پایی که انگشتهایش کوچک باشد.