خدادوست
لغتنامه دهخدا
خدادوست . [ خ ُ ] (ص مرکب ) محب خدا. دوست دارنده ٔ خدا. خداپرست :
خدادوست را گر بدرّند پوست
نخواهد شدن دشمن دوست دوست .
گر پدر دعوی خدایی کرد
من خدادوستم خردپرورد.
خدادوست را گر بدرّند پوست
نخواهد شدن دشمن دوست دوست .
سعدی .
گر پدر دعوی خدایی کرد
من خدادوستم خردپرورد.
نظامی .