ترجمه مقاله

خبطة

لغت‌نامه دهخدا

خبطة. [ خ َ طَ ] (ع اِ) زکام که پیش از سرما بمردم عارض شود. (از منتهی الارب ) (متن اللغة) (معجم الوسیط). || ضربه ای که شتر گشن ماده شتر را زند. (ازمتن اللغة) || بقیه ٔ آب در غدیر و یا در خنور. (از معجم الوسیط) (از منتهی الارب ). || شیر باقی مانده در مشک و طعام باقی مانده در خنور. (از منتهی الارب ). || باران فراخ سست قطره در زمین . (منتهی الارب ) (متن اللغة) (معجم الوسیط). || دست رسیده شده از جن . مسةالجن . (از متن اللغة). جن زده . || شیئی کم و اندک . (از منتهی الارب ) (متن اللغة) (معجم الوسیط). یقال : علیه خبطة جمیلة؛ یعنی اندکی از جمال و خوبی در او باقی است .
ترجمه مقاله