ترجمه مقاله

خبرچین

لغت‌نامه دهخدا

خبرچین . [ خ َ ب َ ](نف مرکب ) آنکه کسب خبر کند و خبری را از محلی به محل دیگر برد. || جاسوس . || آنکه از روی پلیدی و بهم انداختن مردمان خبری را از کسی یا محلی بکس دیگر رساند. سخن چین . نمام . فتنه انگیز.
ترجمه مقاله