خبئةلغتنامه دهخداخبئة. [ خ َ ءَ ] (اِخ ) ابن کناز. وی والی ابله بود بزمان عمر. عمر درحق او گفت : «لاجاحة لنا فیه هو یخبا و ابوه یکنز».