خاک مطبق
لغتنامه دهخدا
خاک مطبق . [ ک ِ م ُ طَب ْ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از کره ٔ زمین . (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) :
شرم در این طارم ازرق نماند
آب در این خاک مطبق نماند .
شرم در این طارم ازرق نماند
آب در این خاک مطبق نماند .
نظامی (از آنندراج ).