ترجمه مقاله

خاویز

لغت‌نامه دهخدا

خاویز. (اِخ ) نام قریه ای است از ولایت دشتستان فارس قریب به خورمج و آن قصبه ای است معمور و نارنگی آن بخوبی مشهور. (از آنندراج ) (از انجمن آرای ناصری ). «نام ناحیه ٔ کوچکی است مشتمل بر بنیان وتل کرگوئی و کشی و تمام این ناحیه ٔ کوچک که فرسنگی درازی آن است بساتین مرکبات و نخلستان است و نارنگی خاویز در خوبی مشهور است ، و باغستان بوشهر این ناحیه است ، در دامنه ٔ شمالی کوه بیر می افتاده و چندین چشمه ٔ پرآب گوارا دارد» . (فارسنامه ٔ ناصری ).
ترجمه مقاله