ترجمه مقاله

خاصه

لغت‌نامه دهخدا

خاصه . [ خاص ْ ص َ ] (اِخ ) جمال الدین محمد معروف بخاصه که صاحب مسجدی بود و در آن مسجد مولانا نجم الدین محمدبن ابراهیم بن علی الکازرونی معروف به اصم بتذکیر مردم می پرداخت . (شدالازار فی حط الاوزار تألیف معین الدین ابوالقاسم جنید شیرازی چ محمد قزوینی وعباس اقبال ص 106). قزوینی در حاشیه ٔ این کتاب آرد:احوال این مرد را در جائی دیگر تا کنون نیافته ام .
ترجمه مقاله