خارکلغتنامه دهخداخارک . [ رَ ] (اِ مصغر) تصغیر خار است . (برهان قاطع)(آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). خارخرد : آدمی را که خارکی درپای نرود طرفه جانور باشد.سعدی .