ترجمه مقاله

خارص

لغت‌نامه دهخدا

خارص . [ رِ ] (ع ص ) دروغ زن . دروغگو. کاذب . (منتهی الارب ). || کسی که بازدید کند میوه را بر درخت و کشت را بر زمین . (ناظم الاطباء). دیدزَن ْ. || گرسنه ٔ سرمازده . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله