ترجمه مقاله

خارجة

لغت‌نامه دهخدا

خارجة. [ رِ ج َ ] (اِخ ) ابن زیدبن ابی زُهَیربن مالک بن امری ٔ القیس بن مالک الانصاری الخزرجی ... موسی بن عقبه از ابن شهاب و محمدبن اسحاق و تنی چند نقل کرده است که خارجة از جمله کسانی بود که در جنگ بدر شربت شهادت چشیدند بنظر او روز کشته شدن خارجة روز شنبه بوده است . ابوبکر صدیق دختر او را بحباله ٔ نکاح آورد و بهنگامی که او حامله بود ابوبکر بدرود حیات گفت . مروی است که پیغمبر بین ابوبکر و خارجه برادری انداخت . بغوی این قول را از زهیربن محمدبنقل زهیر از صدقه بن سابق و صدقه از محمدبن اسحاق آورده است . خارجة پدر زیدبن خارجة است که بعد از موت تکلم کرد. (از الاصابه جزء دوم ص 84) (امتاع الاسماع جزء اول ص 48 و 144 و 145 و 151) (تاریخ گزیده ص 224).
ترجمه مقاله