ترجمه مقاله

حیود

لغت‌نامه دهخدا

حیود. [ ح ُ ] (ع مص ) میل کردن و بگشتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به حَید شود. || (اِ) ج ِ حَید. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). به معنی تندی که از کوه بیرون آمده باشد و مانند بازو شده . (آنندراج ).
ترجمه مقاله