ترجمه مقاله

حکم بیاضی

لغت‌نامه دهخدا

حکم بیاضی . [ ح ُم ِ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حکمی که تنها به امضاء یا مهر شاه یا امیری رسد و بدفاتر نگذرد، برای پنهان ماندن محتوی آن یا تسریع در ارسال و اجرای آن . صاحب غیاث گوید: یکی از اصناف حکم پادشاهی است و آن از حکم دفتری معتبر [ تر ] باشد. (غیاث از مصطلحات ). و در تتمه ٔ برهان یا ملحقات برهان آمده است : علامی فهامی ، [ مراد شیخ ابوالفضل بن شیخ مبارک ناگوری است ] در آئین اکبری نوشته که چون برخی احکام سلطنت درنگ برنمی تابد از جهت تعجیل و اخفای راز، منشور مقدس تنهابه نگین شاهی پیرایه گیرد و از دفاتر نگذرد و آن راحکم بیاضی گویند. - انتهی . در وقت عرش آشیانی ، حکم بیاضی معتبرتر از احکام دفتری بود و در عهد اخلاف آن جناب کم رتبه شد و رسیدنش بنگین شاهی هم نمانده ، بمهرامرا باشد، لکن از دفتر نگذرد و از این جهت کم اعتبار است . و در بهار عجم عین عبارات فوق آمده است و پس از آن گوید: نظر به این معنی ، میرزا صائب فرموده :
تعجیل تیغ یار بود در هلاک ما
حکم بیاضی یی که بدفتر نمیرسد.
اگرچه حکم بیاضی بلندرتبه نبود
بدور گردن او اعتبار پیدا کرد.

صائب .


ترجمه مقاله