ترجمه مقاله

حمالة

لغت‌نامه دهخدا

حمالة. [ ح ِ ل َ ] (ع اِ) پیشه ٔ حمالی . (منتهی الارب ). حرفه ٔ حمال . (اقرب الموارد). || دوال شمشیر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دوال نیام شمشیر. (مهذب الاسماء). ج ، حمایل . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). اصمعی گوید: حمایل از لفظ خود واحدی ندارد و واحد آن مِحمَل است . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله