حزیزلغتنامه دهخداحزیز. [ ح َ ] (ع ص ، اِ) زمین استوار و سخت . جای درشت هموار. (منتهی الارب ). || مرد سخت عمل . ج ، اَحِزة. حِزاز. حُزاز. حزز. (منتهی الارب ).