ترجمه مقاله

حذاء

لغت‌نامه دهخدا

حذاء. [ ح ِ ] (ع مص ) برابر کردن چیزی را با چیزی . برابر کردن چیز با چیز. برابر کردن در جهت . || اندازه کردن کفش و بریدن . (از منتهی الارب ). || افشاندن و پاشیدن ، چنانکه خاک را بر روی کسی . || گزیدن ، چنانکه تیزی سرکه زبان را. || عطا دادن . || در برابر کسی نشستن . || در برابر چیزی افتادن . || حذاء بحذو کسی ؛ فعلی بر نهاد فعل او بجای آوردن . (ازمنتهی الارب ). || مقابل شدن . محاذی شدن .
ترجمه مقاله