ترجمه مقاله

حجر

لغت‌نامه دهخدا

حجر. [ ح ُ] (اِخ ) یاقوت بنقل از ابن الفقیه آرد:َ دیهی بیمن از مخالیف بدر است . و این بدر جز بدر معروف است که در آن غزوه ٔ بدر افتاد. ابوسعد گفت موضعی بیمن است . واحمدبن علی هذلی حجری که هبةاﷲبن عبدالوارث شیرازی او را یاد کرده بدانجا منسوب است . (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله