ترجمه مقاله

حجرالعقاب

لغت‌نامه دهخدا

حجرالعقاب . [ ح َ ج َ رُل ْ ع ُ ] (ع اِ مرکب ) حجرالنسر. حجرالبشر. حجرالیسر. اکتمکت . حجر البحری . حجرالبهت . حجرالولادة. حجرالماسکة. حمداﷲ مستوفی در نزهة القلوب گوید: حجر عقاب مانند دانه ٔ خرمای هندی است در آشیان عقاب میباشد چون عقاب ماده را خایه نهادن دشوار باشد جهت آسانی آن سنگ را بیاورد و درآشیان بنهد. از زن عسرالولادة درآویزند درحال وضع حمل او شود - انتهی . و صاحب تحفه گوید: حجرالبهت ، حجر النسر و حجر العقاب و حجرالیسر و حجر البحری را شامل است . و ابن البیطار گوید: حجرالنسر و حجر العقاب هواکتمکت و سمی حجرالنسر لانه یوجد کثیراً فی اوکار النسور و العقبان و منهم من یقول حجرالبشر من اجل انه یسهل الولادة و قد ذکرت الاکتمکت فی حرف الالف - انتهی .بیرونی گوید: الماس را نیز حجرالعقاب نامند. (الجماهر ص 99 و 102). رجوع به حجرالولادة و حجرالنسر شود.
ترجمه مقاله