ترجمه مقاله

حبیب

لغت‌نامه دهخدا

حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابومحمد. از زهاد قرن اول هجرت است و جاحظ او را در عداد زهاد و نساک اهل بیان برشمرده گوید: وقتی حجاج بن یوسف ثقفی مالی تقسیم کرد و مبلغی از آن به مالک بن دینار داد و مالک خواست مقداری از آن را به حبیب ببخشد. حبیب گفت : حجاج را امروز بیشتر دوست داری یا درگذشته ؟ مالک جواب داد: امروز. حبیب گفت : در چیزی که موجب دوستی حجاج شود خیر نیست . رجوع به البیان و التبیین ج 1 ص 282 و 302 شود.
ترجمه مقاله