حباب شیشه
لغتنامه دهخدا
حباب شیشه . [ ح ُ ب ِ شی ش َ/ ش ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حبابی که از بند شدن هوا در جرم شیشه بماند :
دل رقیب مگو نازک است چون دل من
حباب شیشه کجا شیشه ٔ حباب کجا؟
گشاد عقده ٔ خاطر شکست اهل دل است
که شیشه میشکندچون حباب شیشه شکست .
دل رقیب مگو نازک است چون دل من
حباب شیشه کجا شیشه ٔ حباب کجا؟
وحید.
گشاد عقده ٔ خاطر شکست اهل دل است
که شیشه میشکندچون حباب شیشه شکست .
تأثیر (از آنندراج ).