ترجمه مقاله

جوه

لغت‌نامه دهخدا

جوه . (ع اِ) جوه سوء؛ ناخوشی : نظره بجوه سوء؛ بناخوشی دید او را. (منتهی الارب ). و همچنین است جیه سوء. رجوع به جیه شود.
ترجمه مقاله